بدهكاریه!
صلاحى. عمران
به زمین و زمان بدهكاریم
هم به این، هم به آن بدهكاریم
به رضا قهوهچى كه ریزد چاى
دو عدد استكان بدهكاریم
به على ساربان كه معروف است
شتر كاروان بدهكاریم
شاخى از شاخهاى دیو سفید
به یل سیستان بدهكاریم
مثل فرخلقا كه دارد خال
به امیرارسلان بدهكاریم
نیست ما را ستارهاى، اى دوست
كه به هفت آسمان بدهكاریم
مبلغى هم به بانك كارگران
شعبه طالقان بدهكاریم
این دوتا دیگ را و قالى را
به فلان و فلان بدهكاریم
دو عدد برگ خشك و خالى هم
ما به فصل خزان بدهكاریم
هم به تبریز و مشهد و اهواز
هم قم و اصفهان بدهكاریم!
به مجلات هفتگى، چندین
مطلب و داستان بدهكاریم
قلك بچهها به یغما رفت
ما به این كودكان بدهكاریم
مبلغى هم كرایه خانه به این
موجر بدزبان بدهكاریم
پیروى كردهایم از دولت
به تمام جهان بدهكاریم!